دیشب حدود 10 شب خوابیدم. ساعت 3 و نیم برای سحری بیدار شدم و بعد اذون دوباره خوابیدم. ساعت 11 صبح بیدار شدم (13 ساعت خواب برای من نرماله تقریبا :) ). چنان ضعف روزه و ناراحتی منو گرفته بود که دوباره ساعت یک و نیم ظهر خوابیدم. ساعت 6 که بیدار شدم، دیدم شدت نور کم شده و روز و روشنایی رو به افوله. من عاشق آفتاب ساعت 12 تا 4 ظهرم که اتاقم رو در روشن ترین حالت ممکن قرار می ده و گلدونام حموم آفتاب می گیرن. تو این ساعت انرژی اتاق من در بیشترین حالت خودش قرار می گیره و من یک روز دیگه این 4 ساعت طلایی رو از دست دادم.

 18 ساعت از روز 27 اردی‌بهشت من گذشته بود و من ازش اسفاده نکرده بود. نرم افزار مومنت رو باز کردم و دیدم دو ساعت از گوشیم استفاده کردم و دیگه روز من اون سبز خوش رنگ رو نداره. و همچنان ضعف روزه داشتم. نه می تونستم کاری کنم و نه می تونستم این احساس بد و بی استفاده بودن رو از بین ببرم. تصمیم گرفتم یک قسمت از سریال هایی که دنبال می کنم رو دیروز ریلیز شده رو ببینم تا حداقل یک کار انجام داده باشم. در نتیجه قسمت پنجم سریال The Handmaid Tale رو دانلود کردم و در کمال خوشحالی زیر نویسش هم اومده بود و می تونستم بدون کار گرفتن مغزم برای درک زیر نویس انگلیسی ببینم. 

بعد از اذون و افطار به خودم گفتم : « باید یک فکری به حال خودت بکنی فاطمه. اینجوری نمی‌شه.» سطح انرژیم هنوز پایین بود و نمی تونستم از ذهنم به عنوان یه برنامه ریز دور نگر استفاده کنم. شروع کردم به خوندن دو فصل از پروژه شادی و تا آخر فصل «به معنویت بیندیشم» خوندم. سعی می کنم این کتاب رو تا فردا تموم کنم. چون مدام موقع خوندن کتاب ایده هایی به ذهنم می رسه و به ذهنم می گم صبر کن تا کتاب تموم شه و همینجوریش خیلی از ایده های خوبی که دیروز داشتم امروز دیگه خبری ازشون نیست. در نتیجه تصمیم گرفتم فارغ از چهارچوب پروژه شادی برای خودم برنامه شکر گذاری بذارم. حداقل برای 29 روز ماه رمضون . 

( می دونید، آدما عاشق چهارچوب دادن زمانی به تصمیماتشون و وقایع  هستن مثلا میگن من 40 روز این کار رو انجام می دم یا توی سال جدید فلان کار ها رو می کنن یا حتی نمونه های بارزش رو توی تبریکات عیدمون می بینیم. « ان شاء الله امسال سال پر از خیر و برکت باشه براتون.» یا « سال فلان چه سال نحسی بود»  من به این چهارچوب بندی های زمانی اعتقاد چندانی ندارم ولی می تونم ازشون کمک بگیرم. چون چهارچوب زمانی یکی از تکنیک های برنامه ریزی  به روش smart هست.)

برای این برنامه- که همینجا عملیش می کنم- از دو روش استفاده می کنم که روزای فرد روش اول که استفاده از افعال گذشته است و روش دوم برای روزای زوج که استفاده از افعال آینده است . این دو روش بهم کمک می کنه که برنامه از یکنواختی خارج بشه. 

حالا خارج از توضیحات برنامه شکر گزاریم یکم وارد زیست شناسی بشیم.

اگر رشته اتون کمی مرتبط باشه  واحد های بیوشیمی یا زیست شناسی سلولی یا متابولیسم و آنزیم شناسی خونده باشید یا از همه بهتر، پزشک یا دانشجوی پزشکی باشید، می دونید که سلامتی یک تعادل به شدت حساس و شکننده و یک معجزه است. این که یک نوزاد سالم به دنیا میاد یک اتفاق بدیهی نیست؛ یک معجزه است. چون توی بدن ما و شما هزاران مسیر متابولیسمی همین الان در حال انجامه که انجام شدن هر کدوم به آنزیم های مختلفی بستگی داره. حالا شما تصور کنین که فقط یک آنزیم، فقط یک دونه از این آنزیم ها دچار مشکل شه ممکنه یک فاجعه پیش بیاد. از بیماری هایی مثل فاویسم گرفته تا مشکلات حاد تر مثل بیمار گاچرز یا  I Cell disease و یا حتی سرطان که بدن رو به شدت دچار مشکل می کنه. باور کنید سلامتی یک معجزه است و یک تعادل به شدت شکننده. پس همین که اینجا نشستید و دارید این پست رو می خونید، به این فکر کنید که می تونید به راحتی بخونید و یا حتی درک کنید و به راحتی نفس بکشید و این ها نشون می ده که چقدر شما خوش شانس هستید. 

===

بعد از انتشار نوشت:

یک تد تاک جالب در مورد نوار پیشرفت. این فقط در مورد کامپیوتر نیست. می شه این نوار پیشرفت رو توی برنامه ریزی هامون هم به کار بگیریم.

https://www.ted.com/talks/daniel_engber_how_the_progress_bar_keeps_you_sane?language=fa

خبر خوش: زیر نویس فارسی داره :)