قضیه عنوان چیه؟

قسمت آخر فصل سوم سریال Black mirorr با محوریت این عبارت بود. ترجمه تحت اللفظی اش ‌می‌شه بازی عواقب، معادل فارسی اش هم « دنیا دار مکافاته» می‌شه.  کارما هم یک بیان دیگه است. من در مورد کارما مطالعه نداشتم زیاد. حقیقتش چندان به اسم گذاشتن روی باور هام عادت ندارم فقط می دونم اکثر اتفاقات خوب یا بدی که برامون می‌افته نتیجه کار های خوب، انرژی های خوب و مهربونیمونه. و اتفاقات بد می تونه نتیجه کارای بد یا کارای خوبی باشه که نکردیم. 

عبارت کارای خوبی که نکردیم یکم شبهه بر انگیزه. بحث در مورد توانمندیه. شما اگر بتونید کاری رو بکنید و انجام ندید، دریغش کنید داراییتون رو ( می تونه پول باشه، محبت باشه،کلام باشه) اونوقت تو دسته کارای بدتون قرار می گیره. شاید همین دریغ کردن از کارای بدی که انجام می دید بدتر باشه. 

برگردیم سر اصل مطلب. البته مسئله جبر و اختیار برای من هنوز جا نیفتاده. نمی تونم درک کنم همین پستی که دارم می نویسم با اختیار خودمه یا جبر خداوند. یا حتی تصمیماتی که می گیرم. این که یک لحظه به جای راست، چپ می رم. این اختیار منه یا جبر خدا؟ برای همین در مورد کارایی که انجام می دیم هم یکم برام جا نیفتاده است. 

خیلی منحرف شدم. مثلا مامان من یه روزی به کسی کمک کردن و وقتی که براشون همون روز اتفاق خوبی افتاد گفتن دیدی؟ این همون دست‌گیریه است یاهفته پیش من با بابام سر ثبت نام برای کارگاه تابستانه انستیتو پاستور به اختلاف برخوردم و کار حتی به ناراحتی بیش از اندازه هم کشید و دقیقا بعد بحث که بابا داشتن از خونه بیرون می رفتن گل‌گیر ماشین به در گیر کرد و بعد آینه هم کنده شده! قسمت جالبش اینه که همون شب بابا شرایط ثبت رو فراهم کردن :)

البته من تئوری « اثر پروانه ای » رو هم با این عقیده مرتبط می دونم. شما اگر در جای درست کاری رو انجام بدین می تونه زندگیتونو متحول کنه. یکی از اون جاهای درست، خوبی با پدر و مادره که خیلی ها رو پادشاه کرده :)

 

The End

 

+++

مشخصه که پس فردا امتحان دارم و به جای زیست شناس، فیلسوف شدم؟